جدول جو
جدول جو

معنی رنگ محل - جستجوی لغت در جدول جو

رنگ محل
(رَ مَ حَل ل / حَ)
اطاق مخصوص به تعیش. (ناظم الاطباء) (از اشتینگاس). حجره ای که برای تعیش و کامرانی مقرر کرده باشند. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سنگ محک
تصویر سنگ محک
محک، سنگی که طلا یا نقره را به آن می مالند و عیار آن ها را آزمایش می کنند، وسیله ای برای امتحان یا تعیین ارزش چیزی، سنگ زر
فرهنگ فارسی عمید
(سَ گِ مِ / مَ حَ)
سنگی سیاه و سخت که طلا و نقره را بدان امتحان کنند. (ناظم الاطباء) :
از دل مپرس نیک و بدهر سرشت را
آئینه ست سنگ محک خوب و زشت را.
صائب (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(رَ گِ)
رنگی که زردیش کم و قدری مایل به سرخی بود. رنگ شکری. رنگ نباتی. (آنندراج). رجوع به رنگ شکری و رنگ نباتی شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از سنگ محک
تصویر سنگ محک
سنگ زر زرسنجه زرسنجه
فرهنگ لغت هوشیار
نوعی حرکت به وسیله ی چهاردست و پا که زانو و پنجه های دست
فرهنگ گویش مازندرانی